هفته دهم
بهشت بر تو واجب شد
05:49
متن داستان
به نام خدا
سلام
به فاطیماکست خوش آمدید
...
موزیک
...
همه ما می دونیم که کمی یا زیادی یک کار خیر، مهم نیست، اون چیزی که مهم تره، نیته. نیت هست که به کارهامون هویت می ده، نیت هست که باعث می شه یک کار خیر، قبول بشه یا رد بشه. نیت هست که کیفیت به کارمون می ده، کمیت مهم نیست، کیفیت مهمه. یک ضربه شمشیر امام علی در جنگ خندق بالاتر از عبادت جن و انس است.
بله، همه ما شنیدیم که می گن:
إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّات،
ارزش اعمال فقط بستگى به نيت دارد ،
یا
نِيَّةُ الْمَرْءِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِه،
نیت یک انسان بهتر از عملش هست.
امروز می خوام یک مطلب جدید تر به شما بگم، چون مبعث هست، قرار شد در اعیاد به همدیگه ،از دو گنجی که پیامبر بین ما به امانت گذاشته، عیدی بدیم.
إِنَّمَا لِكُلِّ اِمْرِئٍ مَا نَوَى
هر كس آنچه را نيت نموده نصيبش مي گردد
یعنی اگر شما فقط ده هزار تومان داری و همه پولت را به فقیری می دی، یا گرسنه ای رو سیر می کنی، یا باعث هر خیر دیگه می شی، ثواب کسی رو می بری که تمام اموالشو داده، یعنی در مقایسه با کسی که 100 میلیارد پول داره و ده میلیون کمک می کنه، شما عمل بهتری انجام دادی. پس کاری که می کنی بستگی به نیتی هست که در دلت داری
بیش تر از این منتظر نمونیم، چهارشنبه است، بریم یک قصه جدید گوش کنیم. عیدتون مبارک باشه
...
موزیک
...
تیتر: (پیشنهادات، البته باید فکر کرد)
نیت صدقه
کیفیت عمل
رسیدن به بهشت با یک دینار
بهشت بر تو واجب شد
...................................................
یک روز صبح در یک مجلسی که پر از جمعیت بود، حضرت محمد صلی الله علیه و آله رو به اصحاب خودشون کردند و فرمودند:
کدوم یک از شما، امروز برای رضای خدا، مالی رو انفاق کرده؟
از بین جمعیت امام علی علیه السلام فرمود:
من یا رسول الله،
صبح که داشتم از خانه خارج می شدم، یک دینار داشتم و می خواستم با اون چیزی بخرم، ولی تو راه مقداد رو دیدم و از چهرش فهمیدم که گرسنه است، پس اون یک دینار رو بهش دادم تا عذایی تهیه کنه و خودش را سیر کنه.
پیامبر رو به برادر خود علی کرد و فرمود:
به خاطر این عمل بهشت بر تو واجب شد.
بعد از تمام شدن صحبت پیامبر یک نفر دیگه از جاش بلند شد و گفت:
من هم امروز انفاق کردم، خیلی بیشتر از علی هم انفاق کردم. من زن و شوهری را دیدم که قصد سفر داشتند ولی هیچ پولی همراهشون نبود. منم به اونا هزار دینار دادم، نه یک دینار.
پیامبر فقط صحبت هاشو گوش دادن ولی چیزی نگفتند.
اصحاب خیلی تعجب کرده بودند، چرا پیامبر چیزی نمی گه. نتوستند جلوی تعجب خودشون بگیرن و سکوت کنند، پس از روی کنجکاوی و بعضی ها هم طبق معمول از روی حسادت به علی، پرسیدند:
ای رسول خدا، این شخص خیلی خیلی بیش تر از علی صدقه داده، چرا به علی گفتین که بهشت بر تو واجبه ولی به او هیچی نگفتین.
پیامبر در جواب همه آن ها فرمودند:
آیا تا حالا ندیدید یک خادمی برای پادشاهش هدیه کوچیکی ببره و همین کار، باعث بشه جایگاهش پیش پادشاه، بالاتر بره.
و بالعکس خادم دیگه ای، هدیهای بزرگ و گرانبها برای پادشاه می بره، ولی نه تنها پادشاه آن هدیه رو نمیپذیره و به خودش بر می گردونه، بلکه ، نزد پادشاه، شأن و منزلت آن شخص پست و حقیر تر از قبل میشود.
همه اهل مجلس گفتند :
بله، چنین چیزی دیدیم.
پس حضرت فرمودند:
علی از روی اطاعت و بندگی خداوند دیناری را برای برطرف نمودن گرفتاری فقیر مومنی به او بخشید در حالیکه آن دوست شما رفع گرفتاری را نه از سر اطاعت و بندگی خدا بلکه به نیت برتری جویی و تکبر و کینه توزی با برادر رسول خدا ، علی بن ابی طالب علیه السلام انجام داد.
پس خداوند عمل او را حبط و نابود کرد و همین انفاق او را وزر و وبالش گردانید
همانا بدانید و آگاه باشید که این آدم اگر با همین نیت باطل هر آنچه طلا و نقره و مروارید بین زمین تا آسمان است را انفاق کند و صدقه دهد، فقط از خداوند، بیشتر دور می شود و به خشم خدای تعالی نزدیک تر می گردد و در آن خشم غوطه ور خواهد شد.
...
موزیک
...
به پایان این قسمت رسیدیم
فاطیماکست.کام ،
از طریق این سایت در شبکه های اجتماعی عضو بشین تا هیچ قصه ای را از دست ندین
تا چهارشنبه دیگه خدا نگهدار