هفته بیست وپنجم
بخشش کریمانه
04:30
متن داستان
به نام خدا و سلام
این هفته هم داستانی کوتاه از امام رضا علیه السلام برای شما آماده کردیم که البته می تونیم درس های بسیار بزرگی از اون بگیریم. پس بدون مقدمه بریم داستان این هفته رو گوش کنیم. به فاطیماکست خوش اومدید.
...
یَسَع بن حَمزه تعریف می کنه که در مجلس امام رضا علیه السـلام بودم و داشتم با ایشان صحبت می کردم. در اون مجلس جماعت زیادی هم دور امام نشسته بودند و از امام رضا درباره حلال و حرام سوال می کردند.
ناگهان مرد بلند قامت و گندمگونی وارد مجلس شد و به حضرت عرض کرد:
«سلام بر تو اي فرزندرسول خدا! من مردی از محبان شما و محبان پدران و اجداد شما هسـتم؛ ازسفرحج بر می گردم و توشه ام را از دست داده ام، حتی به اندازهای که به یک منزلگاهی هم برسم، چیزی همراهم نـدارم؛ اگر صلاح میدانید من را به سوی دیار شهر خودم رهسپار سازید، و به خدا قسم که من خودم صاحب نعمت و دارایی هستم، و اگر به شهر خودم برسم. معادل آنچه را که به من دادید را از طرف شما صدقه می دهم، چون که من محتاج و سزاوار صدقه نیستم.
بعد از اینکه صحبتش تموم شد، امام رضا به او فرمودند:
بنشین، رحمت خدا بر تو باد؛
و بعد حضرت دوباره شروع به صحبت با مردم کردند تا اینکه مردم بعد از تمام شدن جلسه متفرق شدند و فقط آن مرد، سلیمان جعفری، خَیثَمه و من باقی ماندیم.
در این موقع بود که امام رضا به ما فرمودند:
اجازه میدهید داخل اندرونی شوم؟
سلیمان جعفری در جواب امام عرض کرد:
خداوند امر شما را مقدم فرموده.
پس حضرت برخاستند و داخل حجره شدند و مدتی در آنجا باقی ماندند. بعد پشت درب ورودی آمدند و آن را بستند و دست مبارکشون را از بالای در بیرون آوردند و فرمودند:
آن مرد خراسانی کجاست؟
او هم جواب داد: اینجا هستم.
امام رضا فرمودند: این دویست دینار را بگیر و برای هزینه زندگی و نفقه ات از آن کمک بگیر و بدان برکت بجوی و دیگر آن را از طرف من هم صدقه نده و لطفا خارج شو که نه من تو را ببینم و نه تو مرا.
مرد خراسانی هم 200 سکه طلا را گرفت و طبق دستور امام از آن مجلس خارج شد.
سلیمان جعفری به امام گفت:
فدایتان شوم! عطای سنگینی به او عنایت فرمودید و رحمت خویش را شامل او ساختید، پس دیگر چرا صورت مبارک خود را از او پوشانیدید؟
امام رضا علیه السلام فرمودند:
ترسیدم که بخاطر برآوردن حاجتش، ذلت درخواست کردن را در چهره او ببینم!
آیا سخن رسول خدا را نشنیدی که فرمودند:
آن کسی که حسنه و کار نیک را پنهان می کند، آن عملش معادل هفتاد حج خواهد بود و آن کس که سیئه و کار بد را فاش می سازد و علنی انجام می دهد مخذول و محروم از توفیق الهی خواهد شد و آن کس که کار بد را پنهان بدارد مورد مغفرت قرار می گیرد.
...
فاطیماکست.کام