همسر بد اخلاق

هفته ششم

همسر بد اخلاق

05:55

متن داستان

همسر بد اخلاق – داستان سعد بن معاذ – فاطیما کست – قسمت ششم به نام خدا سلام. خدا رو شکر که دوباره این فرصت را پیدا کردم که با یک قصه جدید در خدمت شما باشم، پس این فرصت را از دست نمی دم و بدون مقدمه قصه این هفته را با هم گوش می کنیم. همسر بد اخلاق مردی نزد پیامبر اومد. ناراحت و آشفته بود. انگار می خواست خبر بدی رو به پیامبر برسونه. و اون خبر بد چیزی نبود جز خبر فوت سـعد بن معـاذ. حضرت محمد صـلی الله علیه و آله و سلم، تا این خبر را شنیدند، از جای خودشون بلند شدند. اصحاب هم همین طور. پیامبر به همراه اصحاب سمت محل غسل سعد رفتند. گویا پیامبر خودشان می خواستند در تمام مراحل دفن و تشییع سعد حاضر باشند. ابتدا باید سعد را غسل می دادند. پیامبر دستور به غسل سعد دادند و خود ناظر بر غسل بودند. بعد از غسل، بدنش با کفن پوشانده شد. پیکر او را روی سریر یا همون تخته چوبی گذاشتند و سمت قبرستان حرکت کردند. پیامبر با پای برهنه و بدون عبا در تشییع شرکت کرده بود. خود حضرت زیر سریر را گرفته بود. گاهی طرف راست و گاهی هم طرف چپ سریر را می گرفت. اصحاب هم پیامبر را همراهی می کردند. نزدیک قبر رسیدند. رسول الله خودشان داخل قبر رفتند، بدن سعد بن معاذ رو گرفتند و او را در قبر گذاشتند. دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاودند. با دست مبارکشون، سنگ لحد رو ساختند، روی قبر گذاشتد، خاک ریختند و مراقب بودند که همه کارها به درستی انجام بشه. بعد به اصحابشون فرمودند: - من می دانم این قبر به زودي کهنه و فرسوده می شه، ولی خداونـد دوست داره هرکـاري که بنـده اش انجام می ده، محکم واستوارباشه. مادر سعد که در این تشییع شرکت کرده بود و دید پسرش با دستان مبارک بهترین خلق پیامبر خدا و با نظارت و مراقبت ایشون دفن شده، کنار قبر پسرش اومد و گفت: _ ای سعد! بهشت بر توگوارا باد! پیامبر به مادر سعد گفت: - مادرسعد! با این جزم و یقین ازجانب خداوند حرف نزن! اکنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده می باشد. سپس پیامبر همراه اصحاب از قبرستان خارج شدند. مردم که همراه پیامبر بودند، با تعجب گفتند: یا رسول الله! کارهایی که براي سـعد انجام دادیـد برای هیـچ کس دیگري تاکنون انجام نـداده بودید چرا که شـما با پاي برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید. رسول خدا فرمود: ملائکه نیز بدون عبا وکفش بودند. از آنان پیروي کردم. مردم با تعجب بیش از پیش گفتند: گاهی طرف راست وگاهی طرف چپ سریر را می گرفتید! حضرت فرمود: چون دستم در دست جبرئیل بود، پس هرطرف را او می گرفت من هم می گرفتم! عرض کردند: - یا رسول الله برجنازه سـعد نمازخواندیـد و با دست مبارکتان او را در قبرگذاشتیـد و قبرش را با دسـت خود درست کردید. ولی باز می فرمایید سعد از فشار قبر آزرده است؟ حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در جواب مردم فرمودند: - آري، سعد درخانه با اهل و عیالش بداخلاق بود، و به همین دلیل فشار قبر دارد! قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): مَا أَعْطَى اَللَّهُ سُبْحَانَهُ اَلْعَبْدَ شَيْئاً مِنْ خَيْرِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ إِلاَّ بِحُسْنِ خُلْقِهِ وَ حُسْنِ نِيَّتِهِ . خداوند سبحان چيزى از خیر دنيا وآخرت به بنده اى نداد مگر به خاطر خوش خلقی او ونيكى نیتش. ........................................................................ به پایان این پادکست رسیدیم. امیدوارم از شنیدن این داستان که برگرفته از یک روایت از امام صادق علیه السلام بود، لذت برده باشید. فاطیماکست رو به هر کسی که علاقه داره روایات و یا داستان های جذاب برگرفته از آیات و روایات رو بشنوه معرفی کنید. فراموش نکنید که فاطیماکست خیلی به حمایت و کمک شما نیاز داره، کمک شما اینه که از طریق سایت FATIMACAST.COM در یکی از کانال های ما در شبکه های اجتماعی و سایت ها ثبت نام کنید، لایک کنید، کامنت بذارید. حتما نظر بدین، پیشنهاد بدین و از همه مهمتر همون طور که گفتم فاطیماکست را به دوستانتون معرفی کنید. شاید بین دوستانتون یک نفر باشه که دوست داشته باشه مثل شما، هر چهارشنبه یک قصه جدید را گوش کنه. تا چهارشنبه بعد، خدا نگهدار.

هیچ چیزی مثل قصه، در عمق وجود آدم اثر نمی‌کنه، فاطیماکست هر هفته در کنار ماهنامه ها و احادیث، یک قصه جدید برای شما منتشر می‌کنه. اگر می خواید، پادکست ها هرهفته به دستتون برسه، عضو یکی از شبکه های اجتماعی ما بشید.